تو بهانه ای برای شکستن بغض های دلتنگی و تنهایی ام هستی
بی گمان، سخت است بی تو بودن و همخانه ماتم شدن، گوش سپردن به هیاهوی پرستوهای مهاجر و چشم دوختن به دشت شقایق های واژگون .
مرا یاد کن که دیری است از خاطره ها رفتم
مرا به سوی خود بخوان بگذار سخن بگویم
هیچ کس حرف هایم را نمی شنود
چه سکوت وحشتناکی را تجربه می کنم
نویسنده میترا از تبریز تماس با نویسنده http://mitra2000.blogfa.com
روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
نمیدانم این داستان تلخ زندگی به چه کسی ختم می شود...
بی گمان غریبه ای منتظر توست و تو ...
وای که این واژه ی انتظار چه قدر بر خاطرم سنگینی می کند...
گویی این انتظار پایانی ندارد...
ولی...
این عشق بدون انتظار طمعی ندارد و شیرینیش از بین می رود...
پس باخودم عهد می بندم که منتظر آن غریبه می مانم...
پس سلام ای انتظار...
امروز پنجره دلم ترک برداشت
من محکوم شدم
محکوم به عشق
زندانی کلبه تاریک خویشم
امروز خزان چشمان من و توست
ما محروم از گرمی دستان پنجره ها
به افق های دور دست خیره مانده ایم
تو را نمی دانم ای دوست
اما پای رفتنم لنگ است...
نویسنده اتنا تماس با نویسندهhttp://www.akpersian2009.blogfa.com
و من دیگر تنها نیستم
و گوشی هست که همه حرفهایم را می شنود
سکوتم را معنا می کند
و آهم را با آهی دردناکتر پاسخ می دهد.
اینک پاییز با من است
نویسنده سحر تماس با نویسنده http://sahar990.blogfa.com