همه شب با دلم کسی می گفتسخت آشفته ای ز دیدارش صبحدم با ستارگان سپید می رودخدا نگهدارش من به بوی تو رفته از دنیا بی خبر از فریب فرداهامی شکفتم ز عشق و می گفتم هر که دلداده شد به دلدارش ننشیند به قصد آزارش برود عشق من خدا نگهدارش