همه شب با دلم کسی می گفت
سخت آشفته ای ز دیدارش
صبحدم با ستارگان سپید می رود
خدا نگهدارش
من به بوی تو رفته از دنیا بی خبر از فریب فرداها
می شکفتم ز عشق و می گفتم
هر که دلداده شد به دلدارش
ننشیند به قصد آزارش
برود عشق من خدا نگهدارش
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جاده های گمشده در مه!
ای روزهای سخت ادامه!
از پشت لحظه ها به درآیید
ای روز آفتابی!
ای مثل چشمهای خدا آبی!
ای روز آمدن!
ای مثل روز آمدنت روشن!
این روزها که می گذرد؛ هر روز
در انتظار آمدنت هستم
اما
با من بگو که آیا من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟
(مرحوم قیصر امین پور)
نویسنده هادی از مشهد
صبر بر داغ دل سوخته باید چون شمع
لایق صحبت بزم تو شدن آسان نیست
تب و تاب غم عشقت دل دریا طلبد
هر تنک حوصله را طاقت این توفان نیست
سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
نویسنده سحر تماس با نویسندهhttp://sahar990.blogfa.com
وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونان که بایدند
نه باید ها...
مثل همیشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض می خورم!
عمری است
لبخند های لاغر خود را
در دل ذخیره می کنم؛
باشد برای روز مبادا...
"قیصر امین پور"
نویسنده سحر تماس با نویسنده http://sahar990.blogfa.com